الهی تب کنم شاید پرستارم تو باشی!

امروز بعد از یک روز سخت و خسته کننده اومدم توی تلگرام تا تو گروه، با جناب ابوالبلاگ تِدیانی اصل در مورد موضوعی تبادل نظر و رایزنی کنیم. منتهی من یادم رفت و بعد از کلی جهد و تلاش یادم اومد که میخواستم در مورد چه چیزی بحث کنم! منتهی در این حین یکی از همکارهای عزیزمون فرصت رو از دست ندادن و از این مکالمه یک اسکرین شات خیلی خوب تهیه کردن! فقط میگم این همه طناز هستیم ما چشم نخوریم یه موقع! یه اسفنج (اسپند، اسپنج، سپنج) برامون دود کنین تو رو خدا!

.

.

+میگم شما که میدونین این پست ساختۀ ذهن خلاق نویسنده است و این داستان واقعیت نداره؟! آخه یه جوری باور کردین ترسیدم خدایی نکرده باز یه عدۀ همیشه در صحنه پیدا بشن که ما رو به خیلی چیزا متهم کنن!

۴۳ نظر ۲۶ موافق ۱ مخالف
بلاگفان، یک نیروگاهِ غنی سازیِ لبخند، واقع در تنها جزیرۀ شادی در کلِ بلادِ بیان یا به عبارت بهتر سرزمینِ بیان هست. با ورود به این نیروگاه متعهد میشین که لبخند بزنین و با خروج از این نیروگاه متعهد میشین که تا ورود بعدی این لبخند رو حفظ کنین.
شعارمون رو هم حفظ کنین:
باحال باشید :)
HTML tutorial
نویسندگان
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان