جای شما خالی چند روز پیش تصمیم گرفتیم که برای تِد خان زن بگیریم. ابو اسفنجِ خدا بیامرز، که خدا روحش رو قرین رحمت کنه، همیشه توی این موارد جرء السابقون بود. ولی خب پسرش خوب تونسته جای باباشو پر کنه و اولین کسی بود که برای تِد آستین بالا زد.
اما انگار شوخیش گرفته بود و... .
قصه رو خودتون توی ادامۀ مطلب ببینید:
+ اگه برین رای ها رو بشمرین، متوجه میشین که اثر شمارۀ 7 که متعلق به «قند عسل» هست، بیشترین رای رو کسب کرده.
واقعا لطف میکنین!
آره به خدا.
میخواستین هماهنگ نباشه؟! ما واقعی ایم ها!
آقا جایزه شون که نشون دادنی نیست که! بن خرید کتاب هست. کتاب الکترونیک.
خب بهمون اعتماد کنین دیگه. ما گفتیم اگه کسی شک داره این کارو بکنه!
به خاطر اینکه ایجاد فضای ضد دختر و ضد پسر جزء خط قرمزهامونه من اظهار نظر نمیکنم.
به همین.نتیجه رسیدم اتفاقآ :)))
جانِ شما اصلا حالش نیست! برین بشمرین!
خواهش میکنم. مبارکتون باشه.
یه چیزی اونور تر از باحال!
شمارۀ دو؟! باید برم ببینم. ولی حسش نیست!
ای بابا! باید بیشتر کار کنیم پس.
حالا نمیشد علنی نکنین؟! :دی
دشمنتون شرمنده. شوخی کردم. ان شاءالله که کتاب بخونین و لذت ببرین و تا آخر عمر یادتون بمونه.
شما بودین که گفتین تازه با بلاگفان آشنا شدین؟!
متوجه شدم. ممنون از شما.
تِد هم عین داداشِ خودم. به فکر عاقبتشم من.
ابو اسفنج رو کسی نکشه به جان خودم. خودش مرد بنده خدا.
تِد:
تِد:
اسفنج∶
اسفنج∶
حالا که فکر میکنم نشمرین راحت تره!
اسفنج:
اسفنج:
اسفنج:
سلام.
قربون تو.
من که کلا هیچی رای نیاوردم!
