اوضاع یه جوریه که آدم میترسه بره صفحۀ «دربارۀ من» بعضی وبلاگها رو بخونه.
چند بار این کارو کردم کمر درد گرفتم!
یعنی یونان باستان این قدر فیلسوف نداشت که ما اینجا تو بلادِ بیان داریم.
اوضاع یه جوریه که آدم میترسه بره صفحۀ «دربارۀ من» بعضی وبلاگها رو بخونه.
چند بار این کارو کردم کمر درد گرفتم!
یعنی یونان باستان این قدر فیلسوف نداشت که ما اینجا تو بلادِ بیان داریم.
بیشتر توضیح بدم واقعا؟! باشه.
البته خوب میدونیم که وبلاگ هایی که مد نظر این پست هستن نه از علایق مینویسن، نه از سلایق و نه از خلایق!
معلومه که راست میگم! خخخ. دم شما گرم.
خب نمیگن من فیلسوفم! کاش همینو بگن.
یعنی میگین منم فیلسوفم؟! واقعا. خدایا شکرت نمردم و فیلسوف هم شدم.
جدی؟! پس خدا رو هزار مرتبه شکر.
از اول همین کارو بکنین خب! الکی سوادِ خودتون رو میبرین زیر سوال که چی؟! خخخخ.
حجم اعتماد به نفسشون عرصه رو بر ما تنگ کرده!
پس شما از دنیای فلسفه دوری جستین! خیلی خوب کاری کردین!
باز خدا رو شکر کمر شما نمیکشنه!
خیلی هم عالی! شما یک بلاگفانیِ اصیل هستین!
نمیدونم والا! نخوندم. خودتون قضاوت کنین! خخخ.
شما از همین دسته این! دستۀ فلاسفه! خخخخ.
خب خدا رو شکر اهل دعوا نیستید اینچنین پوکر میشید! اگر میبودید چی میشد!
دیدید ناراحت شدید؟! بابا شوخی کردم.
اون دو خط آخر دیدگاه آخرتون رو خب من برنتابیدم! فکر کردم ناراحت شدین دارین میگین شاد باشین دیگه نمیام وبتون! چون منو از فلاسفه دونستین!
خب خدا رو شکر.
جدی؟ پس ما شبانه نینجا هامون رو میفرستیم سر وقتش ببینین میشه یا نه. یه سیبیل آتشین میریم روش. یه دست ساندویچی هم همچنین.
خواهیم دید! ما رو دست کم نگیرین. ما همونایی هستیم که جیمز باند رو اجیر کردیم تا تِد رو بکشه! قاتل بروسلی هم ما بودیم.
ببینیم!
اینم اشتباهه. مثل اینکه باید یک سری کلاس های روانشناسیِ کنکور هم بذارم.
برید. با آرزوی موفقیت. حتما خبر میکنم!
کاش بدونن اینو!
بس که نیست. ولی اینا محکوم به اینن که نخونیم اصلا!
شما جزو شیوخ فلسفه هستید! یعنی از اون ارشد هاش!
نوش جانتون. همیشه بخندین.
نونا شون؟! نون ها شون یا نونا (9) شون؟
مگه اضافه نکردم؟! حتما.
یک آشنا تو سردستۀ این فلاسفه هستی!